شریک جرم
نوشته شده توسط : sima

 

 
چی شد اون همه حرفات زیر بارون چی شد اون همه حرفای قشنگت تو این مدت بدون هرچی کشیدم می زارم من به پای دل سنگت تو کشتی عشق و احساسات من رو بدون محکمه بدون حکمی نرو که پای قلب تو میونه تو هم دست منی شریک جرمی چی شد از اون عشقی هر روز تو می گفتی خودت اینو خواستی از چشای من بیفتی هرچی به تو گفتم این رسم وفا نیست یادم نمیره دستی تکون دادی و رفتی بیا ببین من و غروب جمعه است تموم این روزای توی هفته ببین چین و چروک پوست من رو بیا پس بده این عمری که رفته نباید به تو اعتماد می کردم بسوزم همیشه تو اشک و این آه با این طناب پوسیده عشقت نباید که می رفتم توی این چاه چی شد از اون عشقی هر روز تو می گفتی خودت اینو خواستی از چشای من بیفتی هرچی به تو گفتم این رسم وفا نیست یادم نمیره دستی تکون دادی و رفتی
یاسین احمدی




:: بازدید از این مطلب : 733
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 21 / 12 / 1388 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
علی رعد دیتا در تاریخ : 1393/12/29/5 - - گفته است :
گله دارم خدا . . . از خودت و خدایی . . . از عشق و اخرش جدایی . . . از این همه تنهایی . . . از دنیا در حال تباهی . . . میگن مهربونی اما با کی؟


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: